پل خواجو
اين پل يکي از قديمي ترين و زيباترين پل هاي اصفهان است که بر روي زاينده رود و بر سر مسير اصفهان به شيراز به دست «شاه عباس دوم» ساخته شد. با توجه به متون تاريخي و گفته هاي جهانگردان اين پل در دورانهاي مختلف اسامي متفاوتي داشته که عبارتند از: «پل حسن بيک»، «پل حسن آباد»، «پل شيراز»، «پل بابارکن الدين» و «پل گبرها»، «پل شاهي» و «پل خواجو»!
به گفته «شيندلر» پل خواجوي فعلي بر خرابه هاي يک پل قديمي به نام «حسن بيک» ساخته شده است که ساخت پل قديمي به دوره تيموري باز ميگردد. در اين دوره «حسن بيک ترکمان» با فردي به نام «حسن پاشا» از امراي تيموري شالوده اين پل را پايهگذاري کردند. در کتاب احصائيهي اصفهان از زمان «ظلالسلطان» نوشته شده است که: «باني اين پل حسن بيک ترکمان آق قويونلو است که سلطان آذربايجان، اصفهان وفارس بوده است.» همچنين «محمد مهدي ارباب» در رسالهي نصف جهان خود در توضيح اين امر مي گويد که: تمام دارايي حسن بيک به قدر مخارج بناي اين پل نبوده است و به همين دليل ساخت آن ناتمام مانده است. «مادام ديولافوآ» هم در سفرنامه خود از اين پل با نام حسن بيک ياد مي کند و اين نشان مي دهد مطمئنا اين نام را از مردم آن زمان شنيده و در سفرنامه خود بيان کرده است. مقبرهي خود حسنبيک هم تا چند سال قبل در داخل محله مجاور اين پل (محله خواجوي امروزي) بوده و داراي عظمت و شکوه خاصي بوده است، اما در حال حاضر جز زميني زراعتي بر روي آن، چيزي از آن باقي نمانده است.

بعد از حسن بيک و در دوره «شاه عباس دوم صفوي» ساختمان اين پل تکميل شد و به دليل اينکه ارتباط محله حسن آباد اصفهان را با سمت راست رودخانه برقرار مي کرد، آن را «پل حسن آباد» ناميدند. پس از حمله افاغنه به ايران در سال 1722 ميلادي، محله حسن آباد از بين رفت و ويران شد و به همين دليل نام پل را تغيير دادند. محله مجاور اين پل (محله خواجوي فعلي) سابقا «باغ کاران» ناميده مي شده و يکي از چهار باغي است که «ملکشاه سلجوقي» ساخته است. برخي مورخين گفتهاند وقتي که «خواجوي کرماني» که از بزرگان عرفا بوده در نزديکي آن محله دفن مي گردد اراضي اطراف آن محله را «خواجو» ناميدند و به اين ترتيب پل هم به اين نام خوانده شد. در حالي که برخي اين نامگذاري را غلط مي دانند و اعتقاد دارند خواجوي کرماني در کنار دروازه قرآن شيراز به خاک سپرده شده و نام خواجو برگرفته از خواجه به معني نجيب زاده است و چون مردم اين محلهي سرسبز و خوش آب و هوا اکثرا از نجيب زادگان و اشراف بودهاند، اين نام را به خود گرفته است.
البته از گفته هاي «شاردن فرانسوي» در سفرنامه اصفهان اين گونه استنباط مي شود که در دوره صفويه نام ديگري هم براي پل استفاده مي شده است. از آنجايي که اين پل، ارتباط قسمت اصلي شهر را از روي رودخانه با قبرستان «تخت فولاد» که بابارکن الدين در آن مدفون بوده را برقرار مي کرده است، نام آن را «بابارکن الدين» نيز مي خواندهاند. ولي امروزه اين پل در بين عامه مردم با همان نام خواجو شناخته مي شود.
شاردن در مورد معماري پل مي گويد که پل فعلي از دو قسمت تحتاني و فوقاني تشکيل شده است؛ قسمت تحتاني پل شامل 21 دهانه و از جنس سنگ ساخته شده است و طبقه فوقاني آن، پلي شبيه سي و سه پل و البته کمي کوچکتر از آن و از آجر براي عبور راحت تر از رودخانه ساخته شده است. اين اختلاف نشان ميدهد که قسمت سنگي توسط حسن بيک ساخته شده اما در دوره صفويه شاه عباس براي راحتي عبور از پل در مواقع سيلابي يک طبقه ديگر را به آن اضافه کرده است. در طبقه زيرين اين پل دو طبقه که «پل مضاعف» هم ناميده مي شود، از سنگ هاي بسيار بزرگ استفاده شده که حتي گاهي دهانه هاي بيش از 2 متر را نيز مي پوشاند. بر روي اين سنگ ها حروف يوناني آلفا و بتا و دلتا پيدا شده که نشان مي دهد اين سنگ ها جزو مصالح عمارت ييلاقي اردوان اشکاني بوده و پس از خرابي جي سنگ ها به اين جا منتقل شده است، زيرا غير از اين زمان حروف يوناني در اصفهان معمول نبوده است.

طول اين پل 5/132 متر و عرض آن 12 متر است. دهانه هاي آن بيست و يک عدد بوده ولي عرض دهانه ها بسيار متفاوت است و از 145 تا 220 سانتي متر متغير مي باشد. عمق دهانه ها نيز بسيار متفاوت بوده و در بازه 182 تا 260 سانتي متر سير مي کند.
در روي پل فوقاني و در دو طرف معبر اصلي، دو دسته ايوان و نشيمن گاه وجود دارد که يکي به سمت معبر و ديگري به سمت رودخانه است. در فضاي مياني دو ايوان دالانچهاي وجود دارد که براي عبور و مرور از آن استفاده مي شود. اين مسير عبوري در وسط پل، عمارت بيگلر بيگي را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم مي کند.
بيگلر بيگي ساختماني 4 طبقه است و داراي اتاق ها و گوشواره هاي زيبايي است که شاه جهت خوشگذراني و تفريح و ديدن منظره رودخانه از آن استفاده مي کرده است. از اين بناي 4 طبقه، طبقه فوقاني آن ديگر قابل استفاده نميباشد ولي بقيه طبقات و اتاق هاي آن قابل استفاده مي باشد و داراي تزئينات و نقاشي هاي زيبايي هم هست. در عرصه رودخانه جلو و عقب پل در هر دو طرف سنگ فرش شده است. ستون هاي سنگي وسط دهانه هاي پل تحتاني که حدود بيست و دو متر طول دارد و با فاصله 3 متري از هم قرار داده شده است، از سمت ورودي آب، به شکل سمبوسه دار اجرا شده تا بتواند در مقابل فشار آب مقاومت کند و در سمت خروجي آب به صورت پلکاني اجرا شده که فضاي مناسبي براي نشستن و ديدن جريان آب را بوجود آورده است.

نکته جالب ديگر در بناي اين پل اين است که داراي کاربري تک منظوره نبوده وبه جز کاربري پل مي توان از آن به عنوان بند يا سد نيز استفاده کرد. در قديم و در فصل بهار، دهانه هاي پل به وسيله دريچه هاي چوبي بسته شده و درياچهاي در سمت غربي پل بوجود مي آمد که از چندين لحاظ مورداستفاده قرار ميگرفته است؛ اول اينکه با اين درياچه به آبياري باغات اطراف پل مي پرداختند، از طرف ديگر از اين درياچه در اعياد و جشن ها استفاده کرده و با آتش بازي بر روي آن صحنه هاي زيبايي بوجود مي آوردند و به خوشگذراني در جوار اين رودخانه مي پرداختند. همچنين شاه و بزرگان نيز از داخل کاخ هاي نزديک اين درياچه از منظره زيباي آن استفاده مي کردند. آن چنان که در عصر شاه عباس دوم اين پل را با نام «پل شاهي» نيز ميخواندند.
«ولي قلي شاملو» در کتاب «قصص الخاقاني» اين چنين گفته است که: «بعد از نوروز سال 1060 هجري به امر شاه عباس ثاني پل شاهي را که بر زاينده رود بسته شده بود چراغاني و گل ريزان کردند و هر يک از غرفه هاي آن را يکي از امرا و بزرگان تزئين نمود و پادشاه به مدت يک ماه در کنار پل به تفريح پرداخت.
زيبايي هاي اين پل تا آن جا بوده است که شاعراني همچون «صائب تبريزي» و «مولانا سايراي مشهدي» را تحت تاثير قرار داده و آن ها را به سرودن شعر در وصف اين بنا نموده اند. «مولانا سايراي مشهدي» به مناسبت افتتاحيه اين پل قصيده اي گفته که چند بيت آن چنين است:
به حکم پادشـاه استـاد تردسـت پل بر زنده رود اصفهان بست
که ريزد سيل هنگـــام بهـارش بجـوي کهکشـان از آبشارش
پلـي بر روي دريـا تازه بستنــد بر اجزاي زمين شيـرازه بستند
به حکـم پادشــاه هفـت کشـور بطــاق آسمـان شـد پل برابـر
دلش آئين گل ريزان پل خواست رخ از جام چراغان مي آراست
پل خواجو به شماره 111 به ثبت تاريخي رسيده است.